رها و سال جدید
با رها کوچولوی قصه مون وارد سال جدید و اتفاقات جدید شدیم . عید امسال راهی کرمان شدیم تا سال تحویل در کنار مریم جون و علی جون و خاله ساقی باشیم رهایی خیلی کرمان رو دوست داری چون خونه مریم جون بزرگه و کلی بدو بدو می کنی ،آب بازی می کنی و کلی دوست داری که هر روز یکی میاد پیشت یا تو می ری خونه یکی از دوستات امسال عید ما برای همه دوستات کتاب هدیه گرفتیم و تو روی همهشون اسمتو نوشتی و تاریخ زدی خودت هم حسابی عیدی جمع کردی باهوشون 2 تا النگو طلا خوشگل خریدی و یه لباس کارتون السا و آنا رهایی زندگی من وقتی از کرمان برگشتیم دندونت لق شد و تو همش منتظر بودی که دندونت بیوفته تا بلاخره روز 22 فروردین بردمت دکتر ...
نویسنده :
مامان شیما
9:09